با چندنفر میریزیم تو آسانسورکتابما بازمیکنم :نگهداری علوفه به شرح زیرمیباشد...طبقه چنده آقا دکمه رابزن من همین طبقه پیاده میشم ...اه چرااین دکمه کارنمیکنه ...فکرکنم بالاییشه...آقا یکی این آسانسورا بازکنه ...فکرکنم گیرافتادیم...کتابما میبندم ومیخ میشم به مردی که روبروم وایساده
:گیرافتادیم یعنی چی این آسانسور تادیروز مسه ساعت کارمیکرد...یه مرده تریپ شخصیتی با سامسونتش ما راکنارمیزنه :اجازه بدید شلوغش نکنید من الان حلش میکنم...
بفرمامهندس...همه کناروامیسیم ببینیم این یارومیخواد چیکار کنه انگشتشا میذاره رو دکمه و فشــــــــــــــــــــــــــار میده مرده میزنه زیر خنده :چیه فکر کردی هرچی محکم ترفشار بدی در وا میشه
بیا اینورداداشه من فایده نداره سیستمش گیرکرده ..همشون عینه خرموندن تو گل به اضافه ی خودم که داره کم کم نفسم میگیره پیرمرده بغل دستم میزنه پشتم بابا 4 تا جوونه گنده!!!!یه در آسانسورا نمیتونین باز کنین چرا حاج آقا اجی مجی لاترجی فوتــــــــت
ده پسرجون درست حرف بزن احترام بزرگترتا داشته باش .دلم میخوادبراش شکلک درآرم اما این یکیادیگه روم نمیشه !!!مهندس قلابیه یه بشکن میزنه که یعنی آره یه راه حل یافتم ...یه زنگ میزنیم آتش نشانی میان کمک دیگه ...حالا شماره آتش نشانی چنده؟؟؟یه نیگا به هم میکنیم ....!
پیرمرده بازمیزنه پشتم(اینبارآدامسم میفته ته حلقم !!)جوون یه همتی کن ببین دربا تنه ای زوری چیزی وا نمیشه .ا مگه من مرده آهنیم !!!!!!!مرده هر هر با خنده میگه جوونا الان درقوطی کنسروم به زور بازمیکنن ...چه برسه...مهندسه میپره وسط حرفمون همین الان میان کمک تماس گرفتم با یکی ازدوستانم گفتم کمک بفرسته ...مرده یه نیگا میکنه به من نیشش تا ته بازه تو دلم میگم این یارو تعطیله ها ::حالا تا کمک میرسه یکی پاشه برقصه حو صلمون سرنره بعدم قش قش میخنده پیرمرده یه چشم قره ای بش میره
که یعنی خفه شو دیگه ...بالاخره کمک میرسه و ازاون خفقان نجات پیدامیکنیم
خداییش نمیتونم به این یارو هیچی نگم و برم برمیگردم همونجوری نیشش بازه میام بش بگم ...نمیدونم چی میشه که منصرف میشم و رد میشم .
رد میشم مسه همیشه تو دلم غرمیزنم شانس نداریما بعد فکر میکنم که اگه به جای یه ساعت یه ساعت و یک دقیقه اون تو بودم
اگه اون آقا حبه قنده به جا یکی دو تا بود
اگه نفسم گیر میکرد...وبعد زیرلب میگم
شکر.
هنوزپاما تو رختخواب نذاشتم این ساعت لعنتی صداش در میاد آه باز که صبح شد دلم میخوادازپنجره پرتش کنم بیرون صداش بدجورمیره رواعصابم میگیرمش توی مشتتم و آماده ی پرتابش میشم تازه یادم میاد اتاقم پنجره نداره!!!حوصله ی صبحونه خوردن ندارم کولیما میندازم رو دوشم و از خونه میزنم بیرون نمیدونم چرا امروز ملت چپ چپ نیگام میکنن به ریخت خودم شک میکنم وا میسم دم یه پژو تو شیشه هاش به خودم نیگاه میکنم همون انیم که بودم بازرا میفتم با کلی مکافات و دس تکون دادن و حرکات پروانه و از این صبتا بالاخره یه تاکسی میگیرم راننده یه نگاه میندازه بم تو این سرما با نیم آستین مخت تاب دارها!حوصله جواب دادن ندارم سره چهارراه پیاده میشم یه مشت الگانس طبق معمول ریختن سرچهارراه با خودم فکرمیکنم اینا هم حالی دارنا آخه اول صبحی کیا میخوان بگیرن تو همین فکرام که یه دسته سنگین میزنه روشونه هام بر میگردم سره جام میخ میشم یه سربازه جقله واساده جلوم فرمایش؟ برادر فکر نمیکنی موهات فرمش ناجوره !گیرم ناجوره که چی ؟؟ازدور یه مرده گنده با همون لباس شخصیا بدوبدو خودشا به ما میرسونه هنوزنیومده :بپرتوماشین تکلیفت روشن شه !
دیگه واقعآ"داره سردم میشه بابا من الان دانشگاه دارم چی میگین شما صداشا بلند میکنه :حرف نباشه تکلیفتون روشن میشه بعدتشریف میبرین !انگارقضیه داره جدی میشه مردمم جمع شدن ببینن چه خبره دارم منفجرمیشم اول صبحی سوژه شدیما خلاصه که با زورودعوا میندازنم تو ماشین منم واسه حفظه آبرو بیشترکشش نمیدم که اگه میدادم کله محل با 7 تا خیابون اونورتردورم جمع میشدن (ملت بیکارن دیگه!) تو دلم میگم به درک غایبی بخورم بالاخره بعد کلی چرخ زدن تو خیابونا میرسیم به محل موردنظر تو را هم یارو کلی بام حرف میزن و نصیحت و این حرفا ...
وارد یه اتاق میشیم یه تعهدنامه میذارن جلوم و منم باید پرش کنم یه سری اطلاعات من در آری توبرگه مینویسم و یه امضا! میام پاما از اتاق بذارم بیرون که مرده جلوما میگیره:کجا هنوزباشما کار داریم. :دیگه چیه؟؟تعهدنامه که ازم گرفتین.نه شما دو سه دقه دیگه بشین... تو دلم کلی فش بارشون میکنم اما فایدش چیه! تو همین فکرام که احساس میکنم یکی بالا سرم وا ساده یه نیگا به بالا سرم میندازم یارو قیچیا گرفته دسش داره موهاما آسفالت میکنه داره اشکم درمیاد موهام میریزه کف سالون صداش تو سرم میپیچه حالا هم مرد شدی هم به قیافه اومدی ...نمیدونم چی بگم بغض گلوما گرفته میترسم بترکه کاش امروز از خواب بیدار نمیشدم کاش اون ساعت لعنتی زنگ نمیزد کاش ...