آش صابون

توضیح ندارد!!!!

آش صابون

توضیح ندارد!!!!

یه درخواست دوستانه.

بابام چند روز گیر داده نصیحت میکنه بچسبم به زندگی!!!از دوستانی که چسبیدند به زندگی خواهشمندم یکم جا واسه ما خالی کنند یکم دوستانه تر بشینند ماهم جامون بشه بچسبیم اگه احیانا"چسب اضافه اوردند لطفشونا از ما دریغ نکنند اگه نه هم که ما با همون تف یه جوری میچسبیم اجرتون با خدا...

 

 

پ.ن

این شانسی که میگن فقط یکبار در خونه ی هر کسا میزنه پاشنه ی دره خونه ی منا از جا کنده !!! 

 

     

دهه فجر مبارک !!

ای جون دوباره تعطیلی های بعد ترم ای جون  دوباره بخواب تا لنگ ظهردوباره تفکر عمیق و دقیق در احوالات الناس!دوباره شب بیداری و مزه ی  شیرین کریس د برگ و قهوه ی تلخ !  

تو همین رویاهای باقلوام که موبایل زنگ میخوره .اه دوباره این فربد جوونمرده آقا این پسره قضیه   

داره  واسه خودش داستانیه این یارو همیشه ی خدا تو طول تعطیلی بعد ترم میدوه دنبال آدرس استادایی 

که انداختنش یا شیشه شونا بشکنه یا ماشینشونا پنچر کنه یا دخترشا ... و در کل جوونمردیه  

پس به مناسبت جوونمردیش منم گوشیاخیلی تمیز اشغال میکنم بعدم پیامک هاش! حواله میشه اولیش به این مضمونه:

سهیل بزغاله چرا مثله گاو گوشیا قعط میکنی بردار الاغ کارت دارم!!

ببخشید من الان دچار بحران هویت شدم.. 

دارم با خودم فکر میکنم برم این عامل نامرده استاد خورد کنا لو بدم به دانشگاه که صدای زنگ اف اف رشته ی این فکر خلاق خبیثانه را پاره میکنه...  

 با شتاب 10 کیلومتر بر ثانیه صرف نظر از نیروی گرانشی زمین با توجه به آب و هوای سرد و یخ  

بندان خودما به درب در مبرسونم یکی از دوستای عهد قدیمه از اون دوستا که توچشاشون نیگا میکنی  

یاد گند کاریایی که با هم کردین میفتی ... 

به به محمد آقای گل چطوری پسر؟

یه نیگا میندازه به شلوارم و با حیرت و ناباوری بم خیره میشه

ببخشید مشکلیه ؟

سهیل تو از این شلوارا میپوشی تو خونه؟

و با این سوال تکان دهندش تو فکر میرم 

سهیل تو چشای من نیگاه کن حقیقت داره تو تو خونه با این شلوارا تردد میکنی

وای محمد بسه بسه من خیس عرق شدم اسن همین امشب اینا آتیش میزنم حالا ول کن

نه سهیل منا نیگا تو تو این شلوارا زندگی میکنی؟؟

حالا مگه ول کن یه, یه ساعتی پشت در تو اون جو هوای سرد فقط در مورده شلوار من حرف میزنیم

بعدم یه 4 تا فیلم میده بم و میره .

به همین کم بود من تا نصفه شب که هیچ تا دم صبح بشینم فیلم ببینم .

همون شب::

محیطا آماده و مساعد می کنم واسه دیدن یه فیلم خفن مانیتورا خم میکنم به طرف تخت و لامپارا خاموش میکنم و ول میشم رو تخت .

سکانس اول فیلم: یه فضای باغ مانندا نشون میده حال و هوای فیلمش قدیمی یه چیزی تو مایه های بر باد  رفته دخترا با دامنای بلند دست پرنساشونا گرفتند و در حال خوردن مشروب و قدم زدنند . 

و تکه ای از دیالوگ های فیلم:

آه گلادیاتور من دسمال آبیم زیر درخت آلبالو گم شده

آه پرانسس من تو خیلی زیبایی ...چه سری چه دمی عجب پایی

گلادیاتور میخوام منا ببوسی همین جا همین الان

آه پرانسس من مایلید به زیر درخت آلبالو بریم؟؟

البته البته شاید دستمال آبیمم پیدا کردیم !!

جونه من نرید آی من از این فیلما حالم به هم میخوره شیطون میگه زنگ بزنم به این پسره فحش کشش کنم ما هم که مطیع اوامر شیطان!!

الو آقای مزاحم بفرمایید؟

د ِ محمد؟ شعور داشته باش.

2 نصفه شب زنگ میزنی مزاحمی دیگه نمیگی خدایی نکرده مردم خوابن

نه میخواستم بدونم چه مناسبت با خلقیات و روحیات من دیدی این فیلم اسکلا دادی به من

ببخشید دفعه ی دیگه فیلم دراکولا را میارم قشنگ مناسب خلقیات شما باشه امر دیگه؟؟

(.N N N N N N N N N N M)*

بوق   بوق    بوق

منم خیلی سنگین میشینم بقیه فیلما دنبال میکنم

                                                                                       

یادم یه دوستی میگفت اگه نمیتونی آدم باشی حداقل ادای آدم بودنا در آر(البته این جمله هیچ ربطی به حرکت انقلابی من نداشت.)  

واصل مطلب این که  میخوام در همینجا به همتون دهه ی فجر ا تبریک بگم وبه همتون پیشنهاد بدم به خاطر سرودای زیبای انقلابیم که شده برید یه ایرانسل بخرید!!!

 

پ.ن (یا همون زر اضافی) :   

اگه یه روزی بخوام مسخره ترین کار عمرما انجام بدم میرم یه پوستر یوزارسیف میخرم !! 

*-(مشترک گرامی دسترسی به این تکه دیالوگ امکان پذیر نمی باشد.)